اینترنت زندگی را بسیار آسان کرده است. هر چیزی که بخواهید تنها یک کلیک با شما فاصله دارد. برای بروز کردن لوازم منزل تنها کافیست تا سری به فروشگاه های آنلاین بزنید. برای انتقال وجه تنها کافیست به وبسایت بانک خود سر بزنید و یا یک اپلیکیشن مناسب برای این کار انتخاب کنید. برای به دست آوردن هرگونه اطلاعاتی تنها کافیست کلمه ای را در گوگل تایپ کنید تا لیستی بلند بالا از وبسایت ها برای شما نمایش داده شود.
اما مثل همیشه در کنار مزیت های هر تکنولوژی انقلابی، ویژگی های منفی نیز وجود دارد. در مورد اینترنت، یکی از نگرانی ها که بیشتر شامل کسب و کارهای مرتبط با این تکنولوژیست، دسترسی به وبسایت ها از طریق بات هاست.
از کلاهبرداری های مالی گرفته تا خرابکاری در وبسایت ها، بات ها می توانند ویرانگر باشند. از این رو توسعه راه های پیشرفته برای شناسایی انسان از بات به یک ضرورت تبدیل شده است.
امروزه یکی از متداول ترین راه ها برای شناسایی انسان از بات که به احتمال زیاد با آن برخورد کرده اید "reCAPTCHA" است.
اما این تکنولوژی چطور تنها با یک کلیک انسان را از بات تشخیص می دهد؟ اصلا این تکنولوژی چقدر موثر است؟
چرا یک وبسایت به تشخیص بات از انسان نیاز دارد؟
همان طور که در بالا اشاره کردم، اینترنت آنگونه که فکر می کنید ایده آل نیست. اینترنت پر است از افرادی که به دنبال نواقص در وبسایت ها می گردند و از آن به نفع مقاصد تبهکارانه خود استفاده می کنند.
بات ها می توانند برای هر گونه خرابکاری آموزش ببینند. بات ها می توانند چندین حساب کاربری در شبکه های مجازی یا ارائه دهندگان ایمیل (مثل Gmail) ایجاد کرده و از آن حساب ها برای خرابکاری استفاده نماییند. بات ها می توانند فرم ها را پر کرده و محتواهای ناخواسته یا همان spam ایجاد کنند. این کارها تشخیص اینکه انسان و یا بات از وبسایت یا پلتفرم استفاده می کند را مشکل می سازد.
اضافه بر اینها خزنده ها هستند که از بات ها برای جمع آوری ایمیل ها و شناسه های کاربران استفاده می کنند. هکرها می توانند از "dictionary attacks" برای شکستن رمزها استفاده کنند. به همین خاطر است که در قسمت ورود به حساب کاربری در برخی وبسایت ها از "من بات نیستم" استفاده می شو". همچنین از بات ها برای قرار دادن نظرات مثبت و دادن 5 ستاره به محصولات استفاده می شود که می تواند تشخیص محصول خوب از بد را مشکل کند.
تولد CAPTCHAs
CAPTCHAs مخفف "Completely Automated Public Turing test to tell Computers and Humans Apart"، در سال 2000، توسط محققان و اساتید دانشگاه Carnegie Mellon و IBM توسعه داده شد.
این تکنولوژی راهی برای حذف بات های ناخواسته از وبسایت ها، با استفاده از تصاویر خم شده، پازل ها، صدا و غیره بود.
دلیل این کار مشکل بودن رمزگشایی بصری توسط برنامه ها بود، کاری که برای انسان بسیار آسان است. در آن زمان این روش روزانه توسط 200 میلیون کاربر به کار برده می شد و کاربرها روزانه 500 هزار ساعت را صرف بازخوانی این نوشته می کردند. از این رو متخصصین دانشگاه Carnegie Mellon کار را برای کاربران آسان تر کرده و روش زیر را معرفی کردند.
این روش جدید " reCAPTCHA " نامیده می شد و از مطالب کتاب ها و پی دی اف ها برای تشخیص کاربرها استفاده می کرد.
این چرخش در تکنولوژی CAPTCHA در سال 2009 توسط گوگل خریداری شد و از آن پس توسط این شرکت توسعه یافت.
در سال 2014 گوگل در مقاله ای اعلام کرد که با استفاده از شبکه عصبی پیچشی، سیستمی را توسعه داده که قادر به خواندن اعداد و متون از تصاویر است. این یعنی اکنون برنامه ها قادر به حل مشکل ترین CAPTCHAs با دقت 99.8 درصد هستند.
No CAPTCHA reCAPTCHA
در سال 2014 گوگل اعلام کرد که در حال توسعه نسخه جدیدی از reCAPTCHA است. آن چه امروزه با آن سر و کار داریم.
این نسخه، کاربر را مجبور به بازخوانی متون نمی کند بلکه این کار تنها با یک کلیک انجام می شود و تمام آنالیزها در بک اند انجام می شود.
فرآیند بک اند، تعامل کاربر، قبل، درحال و پس از عملیات CAPTCHA را آنالیز می کند. تست "من ربات نیستم"، نوع حرکت اشاره گر ماوس کاربر و الگوی پرکردن جایگاه متن را زیر نظر می گیرد.
البته CAPTCHA هنوز به طور کامل جایگزین نشده است و گوگل گاهی اوقات آن را به فرآیند تشخیص خود اضافه می کند.
آیا "من ربات نیستم" موثر است؟
به گفته گوگل پس از شروع کار نسخه جدید reCAPTCHA، شرکت هایی مثل اسنپ چت، وردپرس و Humble Bundle، خود را با این تکنولوژی سازگار کرده اند. به گفته آن ها پس از استفاده ازNo CAPTCHA reCAPTCHA کاربران بسیار سریع تر از نسخه قبلی به صفحه اصلی وبسایت هدایت می شوند.
به عنوان جمع بندی باید گفت که مشکل بات ها به این زودی ها حل نخواهد شد، اما فعلا، انسان ها در این نبرد پیروز شده اند.
بخوانید: فرق بین بات و ربات چیست؟
منبع: scienceabc