اقتباسهای سینمایی و تلویزیونی از همه رسانهها مرسوم است ولی کیفیت هیچکدام از آنها به اندازه اقتباسهای حاصل از بازیهای ویدئویی پایین نیست. بسیاری از رمانها، کمیک بوکها و برنامههای تلویزیونی در قالب محصولات سینمایی به زندگی بازگشته و تبدیل به برخی از بهترین مجموعههای تاریخ سرگرمی شدهاند. دنیای سینمایی مارول، هری پاتر و نوشتههای استفن کینگ، تنها بخشی از این موفقیت هستند.
گاهی اوقات اقبال با برخی از بازیها هم یار بوده و به ندرت اقتباسهای سینمایی خوبی را هم شاهد بودهایم. صنعت سینما در ساخت اقتباس از بازیها حداقل از نظر طرفداران آنها افتضاح عمل کرده است.
موفقیت اقتباسها به زبان دیگر
اما چرا گفتیم از نظر طرفداران؟ اکثر این اقتباسها از لحاظ درآمد مالی به موفقیت رسیدهاند. به عبارت دیگر، اصلاً به همین دلیل ساخت آنها ادامه مییابد. اخیراً با عرضه فیلم Uncharted دوباره شاهد این اتفاق بودیم؛ فروش فوقالعاده ولی عملکرد متوسط از دیدگاه منتقدان.
چرا چنین اتفاقی رخ میدهد و هالیوود قادر نیست با خرج دهها میلیون دلار، فیلمی از بازیهای ویدئویی بسازد که از هر دو جنبه موفق شود؟ با اطمینان میگوییم که این صفحه را درست باز کردهاید و امروز برای پاسخ به همین سوال در پلی پاد تی وی هستیم.
بازیها رسانه خودشان را دارند
یکی از اصلیترین دلایل ساخت اقتباسهای سینمایی، زنده کردن داستان و روایت به شیوهای است که مخاطبان قادر به مشاهده آن باشند. بازیهای ویدئویی در حال حاضر نه تنها خودشان این قابلیت را دارند، بلکه فراتر از “مشاهده” اجازه “تجربه” را هم به مخاطب میدهند. میتوان حدس زد تماشای چیزی که بازیکن قبلاً آن را تجربه کرده و از آن لذت برده، تا چه اندازه برای هوادار خستهکننده است.
رقابت بیمعنای سینما و بازیهای ویدئویی
یک مثال بارز این موضوع، سریال The Last of Us است. در حالی که هنوز حتی یک قسمت از این سریال را هم ندیدهایم اما کاربران قبلاً، یکی از بهترین بازیهای تاریخ را تجربه کردهاند. پس آنها انتظار چه چیزی را دارند وقتی قبلاً اوج قلههای سرگرمی را در یک بستر داستانی پشت سر گذاشتهاند؟
نتفلیکس حین ساخت اقتباس از مجموعه بازیهای League of Legends، دقیقاً خلاف این جریان حرکت کرد. این سرویس پخش فیلم و سریال ابری، فیلم Arcane شخصیتها و فضای داستانی مجموعه را قرض گرفت و فرصت دیدن پیشینهاش را به کاربران داد.
احتمالاً این دلیل اصلی موفقیت Arcane در میان سایر اقتباسها بود. ارائه تجربهای نو با عناصر آشنا در عوض ساختن چیزی که کاربران قبلاً نمونه بهتر آن را در بازیها تجربه کردهاند.
تفاوت در فرم و محتوای بازی و اقتباس
یکی دیگر از موضوعات مشکلساز اقتباسها، مربوط به زمان است. بازیها برای توسعه و تعریف داستان، مدت زمان بسیار بیشتری را نسبت به یک فیلم دو ساعته به کار میگیرند. حتی یک سریال تلویزیونی در یک فصل کامل هم نمیتواند فرصت کافی را برای بیان داستانی همتراز به دست آورد.
برخلاف نگاه اول، فیلمهای سینمایی جزئيات بیاهمیت را قربانی نمیکنند. همین جزئيات جهانسازی یک بازی را در دل بازیکنان جا میدهند. آن جمله معروف را که فراموش نکردهاید؟: “شیطان در جزئیات است”.
ادامه مطلب را در PlayPod TV بخوانید.