اقتصاد در واقع یکی از سیستمهای بنیادی یک جامعه است و شامل تولید و مبادله کالاها و خدمات میشود. اقتصاد سیستم پیچیدهای از تولید، توزیع و مصرف کالاها و خدمات است. عموماً شاخصهای اقتصادی را به دو دسته اقتصاد کلان و اقتصاد خرد تقسیم میکنند.
ممکن است درک نحوه کارکرد اقتصاد چالش برانگیز باشد، اما برای اینکه تصمیمات درستی در امور مالی خود بگیریم و سرمایه گذاریهای سودمند داشته باشیم باید اصول اولیه اقتصاد و نحوه کارکرد آن را بشناسیم. به عنوان مثال دادههای اقتصاد کلان میتواند در تحلیل فاندامنتال تاثیرگذار باشد.
در این مقاله به بررسی مفاهیم اساسی نحوه عملکرد اقتصاد، از جمله عوامل موثر بر آن و اجزای مختلف تشکیل دهنده آن میپردازیم.
عوامل تاثیرگذار بر اقتصاد
اقتصاد یک سیستم پویا و دائماً در حال تغییر و تحول است که شبکه گستردهای از مردم، سازمانها و دولتهارا در بر میگیر؛ هر کدام از این عوامل در تولید، جابجایی و استفاده از کالاها و خدمات نقش دارند. اقتصاد تحت تأثیر طیف گستردهای از عوامل، از جمله عوامل اقتصاد کلان مانند سیاستهای دولت، نرخ بهره و تجارت بین المللی، و همچنین عوامل اقتصاد خرد مانند تصمیمات فردی در مورد هزینهها، سرمایه گذاریها و نحوه پس انداز است.
سیاستهای دولت
دولت از طریق سیاستهای اتخاذی و اجرایی خود به طور قابل توجهی بر نحوه توسعه اقتصاد تأثیر میگذارد. به عنوان مثال، سیاستهای مالی به این معنی است که چگونه دولت از مخارج و مالیات برای تأثیرگذاری بر اقتصاد استفاده میکند. دولت میتواند اقتصاد را تحریک کند یا با استفاده از قدرت خرید خود از تورم جلوگیری کند. همچنین دولت میتواند از ابزار «مالیات» برای مدیریت عرضه پول و تأثیر بر سطح فعالیت اقتصادی استفاده کند.
نرخ بهره
هزینه گرفتن وام توسط نرخهای بهره مشخص میشود. نرخ بهره هم بر هزینههای مصرف کننده و هم بر سرمایه گذاری شرکتها تأثیر میگذارد. زمانی که نرخ بهره پایین است، قرض گرفتن پول یا وام گرفتن کم هزینهتر است و این میتواند باعث رشد اقتصادی شود. نرخ بهره بالا وام گرفتن را پرهزینه تر می کند و این میتواند رشد اقتصادی را خفه کند.
تجارت بین المللی
تجارت بین المللی نیز نقش مهمی در اقتصاد دارد. تجارت بین کشورها امکان تبادل کالا و خدمات را فراهم میکند که میتواند رشد اقتصادی و کارایی را افزایش دهد. با این حال، تجارت بین المللی همچنین میتواند منجر به از دست دادن شغلها در برخی صنایع و کشورهای خاص شود و یا باعث عدم تعادل در تجارت شود.
اجزای سازنده اقتصاد
اقتصاد شامل سه جزء اصلی است: خانوارها، مشاغل و دولت. هر یک از این مولفهها نقشی حیاتی در اقتصاد ایفا میکنند و به شیوههای پیچیدهای با دو مولفه دیگر تعامل دارند.
خانوارها (Households)
خانوارها مصرف کنندگان کالاها و خدمات هستند. مردم از پولی که از اشتغال یا سرمایه گذاری به دست میآورند برای پرداخت کالاها و دریافت خدمات شرکتها استفاده میکنند. با توجه به اینکه مخارج خانوار سهم قابل توجهی از تقاضای برای کالا و خدمات را تشکیل میدهد، تأثیر قابل توجهی بر رشد اقتصادی دارد.
کسب و کارها (Businesses)
کسب و کارها در واقع همان تولیدکنندگان کالا و ارائه دهندگان خدمات هستند. برای تولید کالا و خدماتی که به مصرف کنندگان یا سایر مشاغل فروخته میشود، کسب و کارها کارکنانی را استخدام میکنند و در نهادههایی مانند مواد خام، تجهیزات و تکنولوژی سرمایه گذاری میکنند. سرمایه گذاری تجاری برای رشد اقتصادی بسیار مهم است زیرا تولید و بهره وری را افزایش میدهد و باعث ایجاد اشتغال و شغلهای متنوع میشود.
دولت (Government)
دولت از طریق سیاستها و مخارج خود نقش تعیین کنندهای در اقتصاد ایفا میکند. دولت کالاها و خدمات عمومی ضروری مانند آموزش، مراقبتهای بهداشتی و زیرساختها را فراهم میکند و همچنین اقتصاد را برای تضمین رقابت عادلانه و حمایت از مصرف کنندگان تنظیم میکند.
شاخصهای اقتصاد کلان (Macroeconomic)
برای سنجش سلامت اقتصاد از چندین شاخص اقتصادی استفاده میشود. این شاخصها بینشی در مورد سطح فعالیت اقتصادی ارائه میدهند و میتوانند به افراد و سیاست گذاران در تصمیم گیری آگاهانه کمک کنند.
تولید ناخالص داخلی (GDP)
تولید ناخالص داخلی ارزش کل کالاها و خدمات تولید شده در یک کشور در یک دوره مشخص – معمولاً یک سال – است. تولید ناخالص داخلی یکی از پرکاربردترین شاخصهای اقتصاد کلان است و مقیاس وسیعی از فعالیتهای اقتصادی را ارائه میدهد.
نرخ بیکاری (Unemployment rate)
نرخ بیکاری به مقدار نیروی کاری اشاره دارد که بیکار بوده اما فعالانه به دنبال کار هستند. این شاخص مهمی از سلامت بازار کار است و سطح فعالیت اقتصادی را روشن میکند. نرخ بالای بیکاری نشان دهنده بازار کار پایین و سطح پایین فعالیت اقتصادی است. در مقابل، نرخ پایین بیکاری نشان دهنده بازار کار قوی و سطح بالای فعالیت اقتصادی است.
نرخ تورم (Inflation rate)
نرخ تورم نشان میدهد که میانگین هزینه کالاها و خدمات با چه سرعتی در سرتاسر اقتصاد افزایش مییابد. دلایل متعددی میتواند به تورم کمک کند، از جمله رشد حجم پول در گردش یا افزایش تقاضا برای کالاها و خدمات. نرخ تورم پایین ممکن است نشانه رشد اقتصادی کند باشد، در حالی که نرخ تورم بالا میتواند نشان دهنده «اقتصاد برافروخته» باشد.
شاخص قیمت مصرف کننده (CPI)
شاخص قیمت مصرف کننده یا CPI، میانگین قیمت سبد کالاها و خدمات خانوار را اندازه گیری میکند. از CPI برای ردیابی تورم در طول زمان و تعدیل تغییرات در هزینه زندگی استفاده می شود. CPI شاخص مهمی از الگوهای مخارج مصرف کننده است که بینشی در مورد سلامت اقتصاد کشور ارائه میدهد.
خرده فروشی (Retail Sales)
خرده فروشی معیاری است از کل کالاهای فروخته شده توسط خرده فروشان در یک دوره مشخص. خرده فروشی میتواند شاخص خوبی برای الگوهای مخارج مصرف کننده باشد. خرده فروشی بالا نشان دهنده اقتصاد قوی است، در حالی که خرده فروشی پایین نشان دهنده فعالیت اقتصادی ضعیف است.
ادامه مطلب در رسانه خبری رمزآگاه