گاهی اوقات برخی اتفاقات به ظاهر کوچک، تاثیراتی بزرگ و طولانی را بر جا میگذارند. عرضه Resident Evil 2 Remake در صنعت بازی همینطور بود. قبل از عرضه تنها طرفداران این سری برای تجربه بازی مشتاق بودند. پس از عرضه، با وجود این که بازخوردهای مثبت منتقدان، طرفداران بیشتری را جذب کرد اما این بازسازی، به شکل غیرمستقیم روی تمام جامعه گیمینگ تاثیر گذاشت.
همین تاثیر پنهان ما را برای تهیه این مطلب ترغیب کرد. بازیهای ترسناک و مجموعههای قدیمی یکی پس از دیگری احیا شدند و طرز نگاه کاربران به خود قضیه بازسازی تغییر کرد. به عبارت دیگر به لطف Resident Evil 2 Remake، گیمرها که در نسل هشتم نسبت به ریمسترها و ریمیکها تنفر داشتند، در نسل نهم به این بازیها امید بستند. با ما همراه باشید تا بیشتر به این موضوع بپردازیم.
همین سری تغییرات کافی بودند تا صنعت ویدئوگیم وارد فاز جدیدی بشود. ژانر وحشت همیشه در همه مدیومها با حواشی زیادی همراه بوده است. حتی استاد تعلیق، آلفرد هیچکاک هرگز نتوانست شهرت باورنکردنی فیلمهایش را در سطح جهان و مدارس فیلمسازی به چشم ببیند.
اما خوشبختانه حرکت رو به جلوی کپکام نمود شگفتانگیز خود بر ژانر وحشت را خیلی سریع به نمایش گذاشت. نسل نهم از همان ابتدا آماج بازیهای ترسناک قرار گرفت. مدتی پس از بازسازی نسخه دوم سری رزیدنت ایول، بازی Dead Space Remake هم معرفی شد.
در همین حال، رمدی هم به سمت مجموعه Alan Wake بازگشت. بنابراین هم شاهد عرضه Alan Wake Remastered بودیم و هم از سویی، ساخت Alan Wake 2 تایید شد. احیای Alone in the Dark یکی از بزرگترین فرنچایزهای ژانر ترس، یکی دیگر از خبرهای خوشی بود که شنیدیم. حتی این پروسه به کونامی هم سرایت کرد و اگرچه باورکردنی نیست اما Silent Hill 2 Remake هم معرفی شد. همین چند وقت پیش بود که Resident Evil 4 Remake هم از راه رسید و برای بار دوم ثابت کرد که کپکام در انجام رسالت خودش، موفق است.
فرصتی برای تغییر رویکرد تکراری مجموعههای محبوب
بازیهای ویدئویی زیادی هستند که روند عرضه آنها سالانه شده است. آثار AAA و AA معمولاً گرفتار این روند میشوند. سازندگان آنها بعد از مدتی نمیتوانند ایدههای جدیدی را به سیطره نفوذ بازیهایشان اضافه کنند. شاید مشکل اصلی فقدان و کمبود ایدهها نباشد. اکثراً باور بر این است که با کوچکترین تغییری که به مذاق طرفداران خوش نیاید، مجموعههای چند صد میلیون دلاری پودر میشوند.
همانطور که بالاتر گفتیم، بازسازی رزیدنت ایول ۲ از یک جنبه نشان داد که بهترینهای هر ژانر هم میتوانند تغییر کنند. خود مجموعه Resident Evil بزرگترین بازیگر ژانر وحشت و بقا است. کپکام تصمیم گرفت بعد از انتقادات بسیاری که از نسخه ششم آغاز شد، تغییر رویکرد رادیکالی را اعمال کند. این تغییر، مجموعه مورد بحث را به دو قسمت تقسیم کرد: بازیهایی جدید با زاویه دید اول شخص و بازیهایی که با زاویه دید سوم شخص بازسازی میشدند.
اتفاقاً ترفند کپکام به ثمر نشست. کاربران از بازگشت ترس ناب به بازیهای جدید مجموعه خوشحال شدند و همچنین از اجرای عناوین خاطرهانگیز سری با حس و حال نو راضی بودند. چنین فرصتهایی چندان در صنایع مختلف به وقوع نمیپیوندند. چند بار در هر دهه میشنوید که یک شرکت عظیم استراتژی کسب و کار خود را تغییر دهد و روش آن به قدری موفق شود که همه شروع به پیروی از آن کنند؟ لازمه این تغییرات، ریسکهای زیادی است که کپکام در صنعت بازی به جان خرید.
Resident Evil 2 میتازد؛ همه بوی موفقیت را دنبال میکنند
یوبیسافت، کونامی، سونی، اکتیویژن بلیزارد و دهها ناشر دیگر این موفقیت را بو کشیدند. سبک کسب و کار آنها در یک چشم بر هم زدن تغییر کرد. سونی با پیروی از همتای ژاپنی خود، درب را به روی ریمیکها گشود و The Last of Us Part I را در دستور کار قرار داد. چندین خط پیش درباره کونامی هم گفتیم اما قضیه فقط بازسازی Silent Hill 2 نیست.
کونامی علاوه بر چندین و چند نسخه جدید از مجموعه Silent Hill، کار روی بازسازی سری Metal Gear Solid را هم به واسطه تحولات ناشی از RE2 آغاز کرد. یوبیسافت دیگر ناشر بزرگ این صنعت، برنامههای زیادی برای زیر و رو کردن سری Assassin’s Creed دارد که اولین پله آن، عرضه نسخه Mirage با حال و هوای نسخههای قدیمی است! این نسخه شباهت زیادی به نسخه اول دارد و کم و بیش یک بازسازی معنوی به شمار میرود.
اکتیویژن بلیزارد هم حتی قبل از آن که درگیر قرارداد مایکروسافت شود، روند عرضه نسخههای اول تا سوم Call of Duty Modern Warfare را آغاز کرده بود. حالا دیگر هیچکس ترسی از تغییر ندارد. کپکام به درستی، کلیشه نوستالژی را شکست و اجازه داد که آثار با کیفیت دوران گذشته، دوباره نو شوند و مجدداً منبع الهام باشند. حالا گیمرهای نسل جدید میدانند که ستونهای بزرگ این صنعت در کجا فرو رفتهاند. گرافیک قدیمی و مکانیکهای منسوخ از این پس قادر نیستند میراث گذشتگان ما را کم اهمیت جلوه دهند. به راستی باید از چنین اتفاقاتی ترسید، بالاخص زمانی که یک مجموعه ژانر وحشت و بقا این کار را انجام میدهد!
منبع: پلی پاد تی وی